
ملاحظات انسان شناختی در مقایسه ورزش، مسابقه و بازی
ابراهیم خدایی
Ebrahimkhodaee[@]ut.ac.ir
تمایز ورزش، مسابقه و بازی و ورزش در جامعه های مدرن و پیشامدرن نقش محوری در شیوه نگاه انسان شناسی به مقوله ورزش، به ویژه در قیاس با تاکید انحصاری جامعه شناسی بر نوع خاصی از ورزش، یعنی ورزش مدرن دارد.
به طور اجمالی می توان گفت منظور از “بازی” فعالیت هایی است که می توان ویژگی هایی همچون فردی بودن، آزادی بالای افراد، به دنبال نتیجه نبودن، و داشتن قواعد اندک، برای آن برشمرد، بازی فعالیت هایی همچون آب بازی، سُرسُره بازی، بالا و پایین پریدن و.. را در بر می گیرد. اما “گیم” که در ترجمه فارسی آن باز هم از واژه بازی و یا مسابقه استفاده می شود قواعد بیشتری دارد، آزادی افراد در آن کمتر است، دربرگیرنده رقابت و کسب نتیجه است، بازی ها و مسابقه های قومی و بومی و ماقبل مدرنیته را معمولا زیر این عنوان شناخته اند. ولی “ورزش مدرن” همچون فوتبال، بسکتبال، کشتی و… را باید بیشتر با خصلت هایی چون سازمان یافتگی، داشتن قواعد تا حد ممکن دقیق و مصوب، اهمیت نتیجه و.. از گیم ها و بازی های سنتی متمایز کرد(نک: انورالخولی، 1383: 20-34 و بلانچارد 1387: فصل دوم).
دانینگ (1979) از ورزش ها، بازی ها و مسابقه های پیشامدرن با عنوان “بازی های مردمی” یاد کرده است و خصوصیات ساختاری آنها را به صورتی که در جدول زیر آمده است با ورزش های مدرن مقایسه کرده است. به نظر وی شیوه تایید یا عدم تایید استفاده از خشونت، مهارت، نمایش یا کنترل احساسات از جمله تمایزات ورزش های مدرن و پیشامدرن هستند.
خصوصیت های ساختاری بازی های مردمی و ورزش های مدرن (ویس، 68) | |
بازی های مردمی | ورزش های مدرن |
– پذیرش اجتماعی به کارگیری خشونت به میزان زیاد
– فوران ناگهانی احساسات – خودداری کم |
– پذیرش اجتماعی به کارگیری خشونت به میزان کم
– نظارت و کنترل احساسات – خودداری زیاد |
پیدایش و اشاعه خلق الساعه و ناگهانی روحیه مبارزه طلبانه | پیدایش هیجان های کنترل شده و پالوده شده مبارزاتی |
تأکید بر خشونت و قدرتمندی | تاکید بر مهارت |
لوی (1978) نیز به مقایسه بازی، گیم (مسابقه) و ورزش پرداخته است، وی بازی ها را فعالیت هایی فردی می داند که قواعدناچیزی دارند، رقابتی نیستند و نتیجه ای (برد و باخت) نصیب بازی کن نمی شود، اما برعکس، گیم ها (مسابقه ها) با ویژگی رقابتی شان مشخص می شوند، قاعده مندند و نتیجه گرایی بر آن ها حاکم است. در نهایت ورزش مدرن علاوه بر هرکدام از ویژگی های بازی یا گیم با مقتضیات سازمانی خود مشخص می شود. (انورالخولی، 20)
بازی (Play)
فردی- آزاد-غیرحقیقی-بی نتیجه- برخوردار از پاره ای قواعد (که فقط ویژگی خودنمایی دارند)
|
باید توجه داشت که رابطه هیچکدام از سه گانه بازی، مسابقه و ورزش با دیگری از نوع کل-جزء نیست یعنی نباید پنداشت تمام ورزش ها جزء مسابقات هستند یا تمام مسابقات، ورزش به شمار می روند، همچنین نمی توان گفت تمام بازی ها، ورزش هستند یا برعکس.
در نهایت باید تاکید کرد نمی توان میان بازی، گیم، ورزش، ورزش قهرمانی، ورزش همگانی، ورزش آماتور و ورزش حرفه ای و… مرز قاطع و روشنی تعیین کرد (نک: انورالخولی، 1383: 20-34 و بلانچارد 1387: فصل دوم).
در هر صورت تمایز ورزش، مسابقه و بازی و ورزش در جامعه های مدرن و پیشامدرن نقش محوری در شیوه نگاه انسان شناسی به مقوله ورزش، به ویژه در قیاس با تاکید انحصاری جامعه شناسی بر نوع خاصی از ورزش، دارد.
“جامعه شناسانی که مشخصات نهاد کنونی ورزش را توضیح می دهند بر گسیختگی تاریخی میان دوره باستان، سده های میانی و کلاسیک از یک طرف و دوره معاصر از طرف دیگر تاکید می روزند این ادعا معنایش این است که جامعه شناسی ورزش ها روی صورت های اختصاصا «مدرن» ورزش و تربیت بدنی متمرکز می شود، صورت هایی (از ورزش) که در جامعه های دارای نظام های سیاسی پارلمانی و اقتصاد سرمایه داری متداول هستند” (دوفرانس، 11)
همچنین در جامعه شناسی از دوگانه کار و فراغت سخن به میان می آید، که پیدایش آن دو را، به عنوان دو حیطه مستقل، به دوران مدرنیته اخیر نسبت داده اند، سخن به میان آید و معانی و موقعیت ناروشن و نامشخص ورزش و بازی در این دوگانه مقایسه شود، دان اسلیتر بر این باور است که در دوران مدرن اولیه مهمترین عامل تعیین کننده هویت و تجربه اجتماعی “کار” بود، کار حوزه تلاقی و درگیریِ عرصه های عمومی و خصوصی بود، در این دوران:
“فراغت (اگر اصلا می بود) وقتی بود برای استراحت و رفع خستگی ناشی از کار. اما در دوران مدرن متاخر، فراغت به یک امر زیبایی شناختی و شکلی از مصرف تبدیل شده است که افراد از طریق آن می توانند به هویت متفاوتی دست یابند. فراغت بخشی از زندگی اجتماعی است که هر روز بخش بزرگ تری از زندگی افراد را اشغال می کند و نیاز به مدیریت بیش تر و بیش تری دارد (جلایی پور و محمدی، 1388: 497)
اما گرایش انسان شناسی بر آن است که با در نظر گرفتن تجربه فرهنگ های مختلف نمی توان تمایز روشنی میان کار و فراغت قایل شد و اساسا درک مشخص و تعریف روشن یکسانی از این دو مفهوم در فرهنگ های مختلف وجود ندارد. بلانچارد با ارجاع به پژوهش هایی مثل بررسی ریچارد لی بر مردم کونگ بوشیمن، که قومی گردآورنده غذا در صحرای کالاهاری افریقا هستند نشان می دهد دوگانه مشخص و متعین “کار – فراغت” آنگونه که در فرهنگ غربی مدرن مطرح است در فرهنگ های دیگر وجود ندارد.
این نامتعین و سیالیت معنای کار، فراغت و ورزش و نداشتن مرز روشن با بازی، گیم و سایر فعالیت های انسانی، مخصوصا از دیدگاه انسان شناسی خود را نشان می دهد، هری ادواردز در مقاله “جامعه شناسی ورزش” با تعریفی که از ورزش ارائه می دهد تاکید می کند ورزش هیچ وجه مشترکی با بازی ندارد، بلکه ماهیت ورزش بیشتر به دنیای “کار” ارتباط پیدا می کند تا دنیای “فراغت” (به نقل از بلانچارد، 1387: 128).
تعریف ورزش
با این اوصاف به نظر می رسد تعریف ورزش، و تعیین آنچه ورزش هست و آنچه ورزش نیست، آنکه ورزشکار به حساب می آید و آنکه ورزشکار محسوب نمی شود کار دشواری به نظر می رسد. در زبان فارسی امروزه از رقابت های فوتبال و کشتی و دو سرعت همانقدر با عنوان ورزش یاد می شود که از تفریحاتی همچون کوهنوردی، شنا و حتی پیاده روی. اخبار ورزشی همانطور که رخدادهای مسابقات تنیس و والیبال را پوشش می دهد، خبرهای شطرنج و اتوموبیل رانی را هم ورزشی میداند.
آیا بیلیارد و دارت هم ورزش هستند؟ در فرانسه پاسخ منفی است، ولی در انگلستان پاسخ مثبت است. ژاک دو فرانس به تفصیل به این مساله پرداخته است (1385: 119-134)، او به مساله تفاوت معنای واژه “ورزش” در زبان ها و فرهنگ های گوناگون اشاره کرده و آورده است:
“شیوه تمرین کردن، زمینه و مخصوصا وضعیت رقابتی، برچسب نهادی و حضور قواعد شناخته شده «ورزشی»، مجموعه ای از شیوه های اجرایی و سازمانی باید لحاظ شود تا یک تمرین بدنی را «ورزش» به حساب آورد یا نیاورد. جامعه شناس نمی تواند این تعاریف اجتماعی را برای ساختن یک تعریف جامعه شناختی مستقل از زمینه های اجتماعی، نادیده بگیرد. بالاخره مرور ادبیات تخصصی ورزش نشان می دهد که حدود ورزش به طور محسوس از کشوری به کشور دیگر تغییر می کند، مخصوصا که یک تعریف به رسمیت شناخته شده معتبر بین المللی هم در اختیار نداریم” (دو فرانس، 120-121)
پی یردو کوبرتن، بنیان گذار بازی های المپیک عصر جدید، در کتاب خود با عنوان “ترتبی ورزشی” (1922) تعریف مشهوری از ورزش ارائه داده است، به بیان او:
“ورزش کیش ]کنش[ داوطلبانه و از روی عادت تلاش عضلانی شدید متکی بر میل به ترقی است که می تواند تا مرز خطر پیش برود.” (دو فرانس، 124)
تعریف ورزش باید به موقعیت این پدیده نسبت به دوگانه هایی چون کار/فراغت، داوطلبانه/ پولی، فیزیکی/ فکری، فردی/اجتماعی و… حساس باشد و همچنین به مساله نهادمند بودن و قانونمند بودن آن اشاره کند، با این اوصاف از تعاریف متعدد موجود، ماگنان در 1964 تعریفی ارائه داده که به عنوان یک تعریف مطلوب، نسبتا جامع و جمع بندی بندی کننده می تواند پذیرفته شود، به نظر وی، “ورزش” یک:
“فعالیت تفریحی است که وجه غالبش فعالیت بدنی است که در عین حال از جنس بازی و کار است که به شیوه ای رقابتی اعمال می شود و شامل مقررات و نهادهای خاص است و می تواند به فعالیت شغلی تبدیل شود” (دوفرانس، 130)
اهم منابع
- انورالخولي (1383). ورزش و جامعه. ترجمه: حميدرضا شيخي. تهران: سمت و آستان قدس رضوي، چاپ دوم
- بلانچارد، کندال (1387). مردم شناسي ورزش. تر: حسن زاده و قرباني. تهران: افکار
- دوفرانس، ژاک (138). جامعه شناسي ورزش. ترجمه: نيک گهر. تهران: توتيا
- ويس، اُتمار (1389). مباني جامعه شناسي ورزش. ترجمه: راسخ. تهران: ني
Leave a Reply